غروب جمعه
جمعه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۳۵ ب.ظ
غروب جمعه رو همه میشناسن دیگه...
اصلا خیلیا کل هفته منتظر می مونن تا جمعه بشه و به غروبش برسن...
حس می کنم خیلی از شاعرا بهترین شعراشون رو تو غروب جمعه گفتن...
اصلا غروب جمعه ی حالیه...
ترکیب نامتقارن حس ها با هم دیگه...
دلتنگی توش هست،دلواپسی هست،غم هست شادی هست امید هست...
این غروب جمعه حکایت ها داره ظاهرا..الکی نیست که آدما ی جوری میشن !
نمیدونم من از اونام که منتظر غروب جمعه ان یا از اونام که می ترسن از غروب جمعه یا امید دارن یا دلتنگ میشن یا خیلی یا ی دیگه...
تنها چیزی گه می دونم اینه که غروب جمعه رو با تمام حس هاش دوست دارم.
خصوصا اگه بتونم ی جا تنها باشم ی جای دنج و خلوت ...بعد قدم بزنم و غرق در افکارم بشم!
- ۰۰/۰۶/۱۲