s.veisi

s.veisi

تو را من چشم در راهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۱
خرداد

درد دل


دل دوسش داره،دل دوست داره،دل یکی دیگه رم دوس داره،فلانی هم دوس داشتنیه،اون یکی رو نمیشه دل بش نبست.

دل بیماره،دل نمیتونه تو رو با اون با هم بخواد.


پ.ن:بروبچ طب سنتی میگن تو شکم فقط باید ی غذا بیاد و بقیه مخلفات باید با اون غذا بسازن،دل هم همینجوره.

پ.ن!:دل درد با درد دل خیلی فرق داره...

۲۹
خرداد

افول


چند روز پیش که توی تاکسی داشتم می رفتم! ی ستاره رو دیدم که به زمین نزدیک میشد...

هر چی میومد نزدیکتر،نورش کمتر میشد...

نورش هی کم شد...هی کم شد و هی کم و کمتر شد تا اینکه ستاره مرد...

حالا دیگه ستاره،ستاره نبود.


پ.ن:میترسم از روزی که ستاره ها خیلی خیلی کم بشن،آخه ما به ستاره ها نیاز داریم...

پ.ن!:ستاره تو آسمون و نوردارش قشنگه...جای ستاره ها روی زمین نیست.

۲۸
خرداد

رمضان


رمضان ماهه نخوردن و نیاشامیدن نیست،ماهه نخوردن ها و نیاشامیدن هاست.

رمضان ماهه ندزدیدن نیست،ماهه ندزدیدن ها و دزدیدن هاست.


پ.ن:رمضانت هم به موقع بود!

پ.ن!:کمک کن نخورم و نیاشامم،ندزدم و بدزدم.

۲۶
خرداد

دروغ

یادش به خیر اون قدیما ی روده داشتم بش میگفتن راست روده...

الانم میدونم دارم ولی فکر کنم بقیه روده هام خیلی بزرگ شدنو اونو قایم کردن و گمش کردم...


پ ن:دلم واسه راست رودم تنگ شده...

پ.ن!: فک کنم همه چیز از گم شدنش! شروع شد...



۲۵
خرداد

امید



چند وقتی بود فقط به چشمک ستاره ها و اتاقک درونم امید داشتم..فکر میکردم چشمک ستاره ها و اتاقک درونم واسم کافیه و امیدمو ناامید نمیکنه...

باور کن به این رسیدم که هم چشمک ستاره ها و هم اتاقک درون ناامیدم کردن...

دنبال ی چیز دیگه واسه امید داشتن بهش میگردم چون میدونم به امید نیاز دارم...

پس باید داد بزنم کمک....کمک...من امید میخوام...حاضرم کلی واسش خرج کنم...خیلی بیشتر از خیلی...


پ.نوشت: لطفا اگه کسی امید خوب داره صدام بزنه...ممنون


۲۰
خرداد

نماز

یادش به خیر،...دو سال پیش وضو گرفتم و رفتم نماز خوندم.


پ.ن: نمیدونم چی باعث شده الان فقط آب به دست و صورتم بزنم و خم و راست بشم.


د.ن: دوس دارم بازم وضو بگیرم و نماز بخونم.

۱۳
خرداد

به بهانه تولدت:

 

*وقتی که با تو هستم دیگر از هیچ کس نمیترسم...

حتی از شیطانک درونم...

حتی از چشمک ستارگان...


**و وقتی که با تو نیستم میدانم که نیستم...

 

***پ.ن:میترسم از آن روز که با تو نباشم و یا زبانم لال...

۱۰
خرداد

گاهی باید از اتاقک درونم بیرون بیام و به آسمون نگاه کنم...

دلم واسه ستاره های آسمون تنگ شده...

به یاد چشمکِ ستاره ی بخت که میوفتم دلم بدجور میلرزه...

میترسم...میترسم...میترسم...

ازین چشمکا میترسم...

از آسمون میترسم...

از ستاره ها میترسم...

اصلا باید برگردم به همون اتاقک درون...

اونجا نمیترسم...



***کی گفته ترس بده؟؟

۰۸
خرداد

انتظار


ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیا

مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا

قصد من از حیات، تماشای چشم توست

ای جان فدای چشم تو؛ با قصد جان بیا

چشم حسود کور، سخن با کسی مگو

از من نشان بپرس ولی‌ بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن

بی‌ آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده‌ای

ای راهزن دوباره به این کاروان بیا


***فاضل نظری

۰۵
خرداد

برگرد


***از توبه کردن هم خسته شدم.