دیروز تو خوابگامون تن ماهی دادن با پلو واسه ناهار..از شانس خوب ما دوتا از هم اتاقیام رزرو داشتن و خودشون نبودن و من موندم سه تا تن ماهی...خوابگاه ما معمولا تن ماهی رو سرد میدن و گرم کردنش ب عهده خود بخت برگشتمونه...اول نگاه کردم دیدم حالشو ندارم گرمش کنم,میخواستم بازش کنم ک وجدان علمیم! اومد گفت:نه.
جرأت نداشتتم بش بگم نه.آخه میگفتم تا دوماه ول کن نبود...هی میگفت توکسین(سم) داره و مسموم میشی و تازه تو ک خودت دکتری!(ب جون تو فهمیدم داره دم واسم میزاره) باید رعایت کنی تا بقیه هم.
چاره ای جز تسلیم نداشتم..از تو ظرفای کثیف ی قابلمه کوچولو برداشتم ک سوپ دیشب هنوز توش مونده بوود و ی کمم کپک روش نشسته بود..قابلمه رو برداشتم و بردم تو آشپزخونه و سریع ی آب بش زدم ک کپکاش بره ..تن ماهی رو گذاشتم روش و برگشتم اتاق.ساعتشو نگاه کردم12:50...گفتم بیست دقیقه وقت بگیرم...چون تحملشو نداشتم گفتم ی چرخی توی شبکه های اجتماعی بزنم..یهو غرق شدم..تا خودمو نجات دادم سریع دویدم تو آشپزخونه...دیدم آب قابلمه تموم شده و تن ماهی ترکیده و آشپزخونه رو واسمون تزئین کرده و...
.
.
پ.ن:هر چیزی و هر کسی ی ظرفیتی داره...
پ.ن1:اگه کمتر از ظرفییتشون بش بدی ضرر کردی.
پ.ن2:اگه بیشتر از ظرفیتشون بهشون بدی میترکن!.