درد دل 2
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۶ ب.ظ
دلم میخواد ی دلِ سیر اشک بریزم...ولی لامصب سرازیر نمیشه...میگه اشک حرمت داره...دلِ خیلی شکسته میخواد...میگه هنوز دلِت واسه اشک ریختن آماده نشده
خیلی سخته ک ی مرد با اون همه غرور دلش بگیره....خیلی سخته ک شرمنده بشه....سخت تر اونه که نه بتونه اشک بریزه و نه بتونه فریاد بزنه....
باید توی خودش نگه داره...
@مرا دردیست اندر دل ک گر گویم زبان سوزد و گر پنهان کنم ترسم مغز استخوان سوزد.@
خدایا دلم بدجور واست تنگ شده...
پ.ن:حرف دل رو نمیتونم بزنم...بازم ترجیح میدم سکوت کنم و بسوزم.
پ.ن:کاش لیاقت داشتم به ی روضه مادر سادات راه داده میشدم.
- ۹۵/۰۳/۲۹