s.veisi

s.veisi

تو را من چشم در راهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند!

جمعه, ۵ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۲۶ ب.ظ

.شاید اگه مشورت میکردم اینقدر اشتباه نمیکردم..

شاید اگه دوستام به موقع کنارم بودند و بهم کمک میکردن و به حرفا و درد دلام گوش میدادن الان وضعیتم اینجوری نبود:

من ی دانشجوی داروسازیم که گاهی اوقات کار میکنم..دبیرستان که بودم کلی ایده توی ذهنم بود و کلی انرژی داشتم..ی رفیق داشتم که قرار بود با هم دنیا رو فتح کنیم و ی دختره بود که عاشقش بودم...سال کنکور برای خوشحالی اون دوتا و اینکه اون دوتا رو سربلند نکهدارم کلی تلاش کردم...کلی برنامه مینوشتم که توی زندگی باید به این ها برسم...و میدونستم که میرسم چون انتخاب خودم بودن و بهشون باور داشتم.

با کلی فکر و برنامه و انرژی وارد دانشگاه شدم...فکر میکردم توی داانشگاه قراره بهم کمک کنن تا به برنامه هام برسم و پیشرفت کنم..کلی ایده و سوال توی ذهنم بود که رفتم دنبالشون...اما...اما...

نامردا زدن لهم کردن....گفتم میخوام فلان کار رو انجام بدن گفتن نه...گفتم سوال اینه؟گفتن غلط میکنی سوال میپرسی.

تو خونه گفتم زن میخوام گفتن بچه ای..گفتم سرمایه میخوام گفتن خرابش میکنی...گفتم محبت..گفتن زودته..دختری ک میخواستم هم ک ی سال پیش دادن یکی دیگه...گفته بودم ک من  اینو میخوام..گفتن نه...

تو جامعه که قبل از داروساز شدن قبولم نداشتن و الانم فقط اگه احترامی هست به خاطر اسم دکتریه ک قراره پشت مدرکم ثبت بشه...

حق ندارم خسته بشم؟

الان تبدیل شدم به ی موجود که جامعه دوس داره...ی دکتر داروسازی که واسه بقیه کار میکنه و خودش و اهدافش رو فراموش کرده...

واسه اینکه بقیه بخندن شخصیت خودمو خرد میکنم...

من دو سال پیش حتی ی کلمه بد هم بلد نبودم ولی الان برای اینکه دوروبریام از این کلمات خوششون میاد و نمیخوام اونا رو از دست بدم ثانیه به ثانیه این کلمات رو میگم.

نمیدونم این قطزات اشک رو جامعه قبول داره یا پاشون کنم؟

از اینکه دیگه خودم نیستم خسته شدم...

از اینکه الکی میخندم خسته شدم...

دیگه واسم مهم نیس که کی توی زندگیم باشه یا نباشه...

هر کی میخواد بره به  درک...

میخوام الکی فقط زندگی کنم تا وقتم تموم بشه و فاتحه...

اصلا از امروز اصول زندگیمو عوض میکنم.

میخوام الکی بخندم والکی خوش باشم و الکی گریه کنم و .....


.

.

.


-در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند! گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را 


  • سردار

نظرات  (۱)

سلام به صمد دیوانه...
یکی از بچه ها الان ترم 4 ارتوپد فنی هستش ، با همون دلیلای تو می خواد بعد از تموم شدن کارشناسیش بره دندون بخونه...
تشویق ش کنم که به دیوانه گی برسه
یا منطقی برخورد کنم که همون منطقی بمونه ؟
پاسخ:
سلام..تا کارشناسیش تموم بشه دنیا شصت تا دور میخوره....اگه میخواد تغییر تو زندگیش بده الان باید بده نه وقتی ک دیره...شاید بعدش بتونه ولی مزه بهش نمیده...اگه مرده الان بره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی