s.veisi

s.veisi

تو را من چشم در راهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۷ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۲
شهریور

غروب جمعه رو همه میشناسن دیگه...

اصلا خیلیا کل هفته منتظر می مونن تا جمعه بشه و به غروبش برسن...

حس می کنم خیلی از شاعرا بهترین شعراشون رو تو غروب جمعه گفتن...

اصلا غروب جمعه ی حالیه...

ترکیب نامتقارن حس ها با هم دیگه...

دلتنگی توش هست،دلواپسی هست،غم هست شادی هست امید هست...

این غروب جمعه حکایت ها داره ظاهرا..الکی نیست که آدما ی جوری میشن !

نمیدونم من از اونام که منتظر غروب جمعه ان یا از اونام که می ترسن از غروب جمعه یا امید دارن یا دلتنگ میشن یا خیلی یا ی دیگه...

تنها چیزی گه می دونم اینه که غروب جمعه رو با تمام حس هاش دوست دارم.

خصوصا اگه بتونم ی جا تنها باشم ی جای دنج و خلوت ...بعد قدم بزنم و غرق در افکارم بشم!

۰۹
شهریور

خوبه که آدم چندتا رفیق خوب داشته باشه تا تو موقع سختی بهشون زنگ بزنه و کمکش کنن یا آرومش کنن.

الکی نیست که میگن رفیق خوب نعمته...

تا یادم نرفته بگم که آدم خودشم باید برای بقیه رفیق خوب و محرم اسرار باشه..

البته اینجا هم باید تعادل وجود داشته باشه تا نه سیخ بسوزه نه کباب...

خدایا تا حالا که هوامو داشتی و رفقای خوبی بهم دادی ،ازین به بعدشم دست خودت.

خدایا کمک کن منم رفیق خوبی برای بقیه بباشم.

۰۹
شهریور

بسوز و بساز...

دل بسوز و بساز...

عقل بسوز و بساز...

برای ساختن تو دل ها  و عقل هایی سوختند 

اینک اما وظیفه توست که با سوختن درست ،بسازی کسانی را که استعداد ساخته شدن دارند

در این راه از کسی نترس و با شجاعت و قدرت جلو برو.

 

۰۹
شهریور

زندگی دارای فصل های مختلفیه..

انسان در طول زندگیش فصل های متفاوتی رو تجربه می کنه و می بینه و حس می کنه..

خوبه که آدم در فصل های مختلف اسیر فصل نشه و خودش بمونه...

فصل می خواد سخت باشه می خواد آسون..

می خواد تلخ باشه می خواد  شیرین..

مهم اینه که تحت هر شرایطی یادمون نره کی هستیم و چی هستیم! 

۰۸
شهریور

میگن انسان با امید زنده است.

منم به آینده امیدوارم و خوش بین.

دلم روشنه و توکل کردم ب خودش برای حل مشکلات.

برای تموم شدن این بیماری و بیماری های دیگه از سطح دنیا...

برای تموم شدن مشکلات خودم...

اما این به معنی این نیست که من هیچ تلاشی  نکنم من باید تنان تلاشم رو بکنم شاید گرهی به اذن او با دستای من باز بشه.

قبلا خیلی استرس و اضطراب داشتم ولی الان آروم تر شدم.

خدایا خودت کمک کن این راه به مقصد درست  برسوندم،به جایی که تو دوست داری باشم نه جایی که خودم میخوام.

 

۰۴
شهریور

قلبم از این همه بی رحمی و ظلم به درد اومده...

خدایا تو شاهد باش که این درد حق من نیست...

خدایا از تو میخوام کسی که این درد رو بهم داده رو سر به راه کنی.

خدایا چگونه در چشمان خانواده ام نگاه گنم؟

-چگونه ثابت کنم من مقصر نیستم؟

خدایا نو خود شاهدی در حق من ظلم شده است،

خداوندا به من صبری بده تا تحمل کنم این درد ها را 

خدایا چه زیبا گفت آن بنده ات :***آه من قله الزاد و طول الطریق...***

خدایا چگونه به دیدنت بیایم در حالیکه روی دیدنت را به واسطه پناه زیاد ندارم؟

 

۰۴
شهریور

بعضی آدما یکیشونم زیاده...

آخه من چی بهت بگم؟

اصلا غرورت اجازه میده به جز خودت و قوانین خودت به حرفای بقیه فکر کنی؟

حیف وقت و زمانی که برای تو گذاشته بشه.

ارت بدم میاد،اولین باره از یکی بدم میاد.

امیدوارم راه راست به سمت تو یکی کج بشه چون میدونم  تو مغرور تر از اونی که تغییر کنی!